سلام
وقتي من دنيا اومدم يك دونه شعر قشنگ عمو حسين مامانم برام گفته و از لندن فرستاده كه توي اتاقم زدم ولي يادم رفته بود كه توي وبلاگم بزارم:
آري آري پسرم/آريو نامم و داديار لقب/همچون نيا و پدرم/
پدرم مرد شريف آرش نام/زاده سعد و سعاد مادر نيكو گهرم
پنج و سه جمع شدن تا كه به قدم برسند/سه و هفت سانت به سانت/حلقه زدن دور سرم
وزن من بود سه و هشتصد و پنجاه گرم وقت ورود/دور باد چشم حسود با هر كه/ كه دارد نظرم
چه مبارك سحري شد ششم فروردين/مژده نوروز امسال تويي /اي گل پسرم
تندرست باد تنت/شاد بزي طولاني/گفت داديار بزرگ قافله سالار/به تو مفتخرم
دستت درد نكنه عمو حسين جون!
۱ نظر:
تولد آریو را به پدر و مادر و خواهر نازنین یوتاب شادباش می گم. نامدار باشند...
هنگامه آذرمی
ارسال یک نظر